توسعه اقتصادی تعاریف متعددی دارد اما طبق جمعبندی محققانی از دانشگاه کارولینای شمالی و مدرسه اقتصادی لندن ، به معنای گسترش ظرفیتهای پیشرفت جامعه از طریق تحقق پتانسیلهای افراد، بنگاهها و گروههای اجتماعی است. توسعه اقتصادی که زمینهساز رشد اقتصادی و اطمینان از آینده اقتصادی است، با افزایش مداوم رفاه و کیفیت زندگی همراه است که به واسطه نوآوری، هزینههای معاملاتی پایینتر، کاربرد قابلیتهای لازم جهت تولید و توزیع مسئولانه کالاها و خدمات محقق میشود. برای تحقق این نوع توسعه، نیازمند نهادهای موثری هستیم که پذیرش ایدههای نو، تحمل ریسک، استقبال از تنوع و اعتماد به منافع متقابل بخش خصوصی و دولتی را داشته باشند.
برخی از موانع داخلی توسعه اقتصادی را عواملی چون نابرابری در توزیع درآمد و ثروت، توسعهنایافتگی در خدمات بانکی و فعالیتهای وامدهی و نیز کارایی پایین بازار سرمایه دانستهاند. طبق گزارش بانک جهانی، حدود ۳۱ درصد از جمعیت بزرگسال در جهان (۱.۷ میلیارد نفر) در سال ۲۰۱۷ فاقد دسترسی به خدمات مالی بودهاند. کمبود دسترسی عموم مردم به خدمات رسمی مالی، سطح رفاه شهروندان و فعالیتهای اقتصادی مولد را کاهش داده و درنهایت منجر به کندشدن توسعه اقتصادی میشود.
در همین راستا، راهکارهای فراگیری مالی بهعنوان شاخصی در خدمت توسعه و افزایش بهرهمندی عموم جامعه از خدمات مالی مطرح شده است. فراگیری مالی، نسبت بزرگسالانی را که از خدمات مالی در چهار حوزه سپرده، تسهیلات، بیمه و سرمایهگذاری استفاده میکنند به کل جامعه میسنجد. مطابق با گزارش بانک جهانی، نقش فراگیری مالی در سطوح مختلف اقتصادی قابل توجه است. تصویر زیر پیامدهای رشد فراگیری مالی در ابعاد مختلف را نشان میدهد.
نقش فراگیری مالی در سطوح مختلف اقتصاد
فراگیری مالی آثار مثبتی برای اقتصاد از منظر رشد اقتصادی و کاهش نابرابری دارد. دسترسی هر چه بیشتر مردم به محصولات سپردهگذاری و بیمهای، منابع مالی را در بازارهای مالی افزایش میدهد. این امر کمک میکند تا مردم پسانداز خود را در سیستم مالی جمع کنند و سپس بازار مالی، تخصیص کارآمد این منابع را در پروژههای سرمایهگذاری بلندمدت تضمین میکند. از این طریق، بازار مالی ریسک نقدینگی را تضمین میکند، ریسکی که به دلیل کمبود جریان وجوه به بازار القا میشود و با کاهش آن، سرمایهگذاری بیشتر ترغیب میشود. این فرایند همچنین منجر به تولید و اشتغال بیشتر، بهبود توزیع درآمد و افزایش در آن میشود.
با وجود پژوهشهای متعددی که اثر مثبت فراگیری مالی را بر رشد اقتصادی نشان میدهند، با این حال به نظر میرسد این رابطه همیشه هم یک رابطه خطی نیست و عوامل نگرانکنندهای همچون اثرات تورمی افزایش حجم پول و سرعت گردش پول ممکن است نتیجه معکوس ایجاد کند. به عبارت دیگر، اثر مثبت فراگیری مالی بر رشد و توسعه اقتصادی تابع شرایطی است که از وقوع فعالیتهای غیرمولد، سوداگرانه و سفتهبازانه و فعالیتهایی که بر رانت اطلاعاتی متمرکزند، پیشگیری کند.
از سوی دیگر، شاخصِ فراگیری مالی نیز تنها به «دسترسی» به خدمات مالی اکتفا نمیکند. ممکن است دسترسی به خدمات وجود داشته باشد اما مردم به دلایل خاصی تمایل به استفاده از خدمات مالی نداشته باشند. بنابراین اتحادیه فراگیری مالی، هر چهار شاخص دسترسی، استفاده، کیفیت و رفاه را مد نظر قرار میدهد.
پژوهشهایی که در زمینه نقش فراگیری مالی در توسعه اقتصادی فراگیر با بررسی کشورهای مختلف انجام شده حاکی از آن است که آموزش و فرهنگسازی یک مؤلفه اساسی برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی فراگیر در کشورهایی است که گسترش فراگیری مالی را دنبال میکنند. درنتیجه، مفهومی به نام توانمندسازی مالی یا Financial Empowerment شکل گرفت که بر ارائه آموزشها، آگاهیرسانی و ترویج اطلاعاتی متمرکز است که باعث میشوند افراد از فرصتها و خدمات مالی موجود در جامعه، بهترین استفاده را در جهت رفع نیازها و ایجاد دستاوردهای مالی برای خود داشته باشند و از این طریق به کاهش نابرابری درآمدی کمک میکند.
توانمندسازی مالی به معنی بهبود دانش مالی در جهت بهرهمندی بیشتر از امکانات مالی، میتواند منجر به دسترسی به مسیرهای خروج از فقر مانند آموزش، اشتغال، کارآفرینی و خلق دارایی شود و با اینکه نمیتواند بهتنهایی جایگزین سایر فعالیتهای کلیدی درراستای کاهش فقر شود اما خودش یک بخش حیاتی است که متاسفانه توجه کمتری دریافت کرده و اغلب مغفول میماند.
راهبردهای متعددی در جهت توانمندسازی مالی متصور است؛ از جمله:
- ارائه مستقیم آموزش و اطلاعات در زمینه امور مالی و مدیریت مالی شخصی
- مربیگری در جهت ایجاد قابلیت مدیریت مالی در افراد و کسبوکارهای کوچک
- معرفی کانالهای دسترسی به محصولات و خدمات مالی
- کمک به تنظیم گزارشهای مالیات و افزایش درآمد
- ایجاد پیوند بین پساندازهای خرد افراد و فرصتهای ایجاد دارایی برای ساخت امنیت مالی
- آموزش و حمایت از مصرفکننده جهت کاهش ریسک مالی
در دهههای اخیر، بهکارگیری فناوری در حوزه خدمات مالی همواره تحولآفرین بوده است. از ابداع کارتهای بانکی و دستگاههای خودپرداز در دهه پنجاه میلادی گرفته تا معاملات بلاکچینی و خرید سرزمینها و داراییهای مجازی از طریق رمزارزها. این فناوریها در درجه اول از طریق افزایش ضریب نفوذ خدمات مالی در نقاطی که دسترسی به شعبه بانک آسان نیست، موجب افزایش فراگیری مالی میشوند و در درجات بعدی، خدمات نوآورانه مالی را ارائه میدهند که بدون استفاده از فناوری امکانپذیر نبود. در سالهای اخیر با دسترسی هر چه بیشتر افراد به اینترنت و ابزارهای هوشمند، محصولات نوآورانه بیشتری در این حوزه عرضه شدند بهطوری که عبارت «فینتک» برای اشاره به بازیگران جدید در عرصه فناوریهای مالی مطرح و فراگیر شد. به این ترتیب ارائه ابزارها و خدماتی مانند کیف پول دیجیتال، اپلیکیشنهای پرداخت، بانکداری، تجارت همراه و… در حال دگرگونکردن روشهای بانکداری و کسبوکار هستند.
فراگیرشدن هر چه بیشتر فینتکها میتواند موجب خلق فرصتهای اقتصادی بیشتر و درنتیجه افزایش فعالیتهای اقتصادی شود. افزایش در پویایی اقتصادی، رشد اقتصادی بیشتر را به بار خواهد آورد. بهعلاوه، فناوریهای مالی عدم تقارنهای اطلاعاتی در محیط بازار را کاهش داده و به کاهش ریسک کمک میکنند. دیگر تاثیرات مهم این فناوریها عبارتند از سطح نقدشوندگی بالاتر در بازار و افزایش کارایی در تخصیص منابع کمیاب.
توسعه فینتکها موجب شده تا پژوهشگران اقتصادی به بررسی نقش آن در «توانمندسازی مالی» شهروندان و کسبوکارها و رابطه آن با رشد و توسعه اقتصادی بپردازند. بهعنوان نمونه در تحقیقی با تمرکز بر اقتصاد کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی آسیا-پاسفیک، اثر مثبت فناوری مالی در حوزه پرداخت بر توسعه اقتصادی گزارش شده است؛ یا در پژوهشی در سنگاپور رابطه جمعسپاری با سرانه تولید ناخالص داخلی مثبت تشخیص داده شده است.
فینتکها به دلایل متعدد مسیر رشد و دسترسی متفاوتی را در جامعه نسبت به بانکها و موسسات مالی طی میکنند و به همین دلیل، نقاط اثر متفاوتی نیز در مسیر ارائه خدمات مالی به مردم دارند. اثربخشی آنها در بعضی موارد، بیشتر از بانکها میتواند به توانمندسازی مالی افراد و افزایش دانش آنها در مدیریت شخصی کمک کند. ابتکارعملهای متعددی در این زمینه میتواند طرح شود که از اپلیکیشنهای موبایل و تعامل روزمره افراد با آنها بهره برده و به افزایش سواد مالی، معرفی خدمات مالی موجود، تقویت قابلیت مدیریت مالی شخصی، برقراری اتصال میان عرضه و تقاضا و… کمک کند. درواقع به نظر میرسد شکلدهی به زیستبوم نوآوری در حوزه فینتک میتواند در مسیر توسعه و ترویج سواد مالی، توانمندسازی مالی، جهتدهی به فعالیتهای کارآفرینی، شکلدهی به بازار، معرفی شیوههای تامین منابع قرار گرفته و پیامدهای مثبتی برای توسعه پایدار داشته باشد.