فاواپرس، در گزارشهایی که توسط دانشمندان بریتانیایی تهیه شده بود به وجود جانورانی عجیب الخلقه مانند پری دریایی، انسان خرچنگی و فردی به نام ادوارد موردریک اشاره شده بود که به سرعت به یک افسانه شهری تبدیل شد. همانطور که در این روزنامه آمده بود، ادوارد موردریک یا مودریک یک نجیب زاده انگلیسی جوان، باهوش و خوش قیافه بود که هر آنچه یک مرد میخواست را در زندگی خود داشت.
در سال ۱۹۸۵، روزنامه بوستون پست مقالهای با عنوان «عجایب علم مدرن» به چاپ رساند که در آن به گزارشهایی در مورد وجود هیولاها و عجیب الخلقههایی که تا آن زمان تنها افسانه انگاشته میشدند اشاره شده بود.
در گزارشهایی که توسط دانشمندان بریتانیایی تهیه شده بود به وجود جانورانی عجیب الخلقه مانند پری دریایی، انسان خرچنگی و فردی به نام ادوارد موردریک اشاره شده بود که به سرعت به یک افسانه شهری تبدیل شد. همانطور که در این روزنامه آمده بود، ادوارد موردریک یا مودریک یک نجیب زاده انگلیسی جوان، باهوش و خوش قیافه بود که هر آنچه یک مرد میخواست را در زندگی خود داشت.
اما تمام این خوشیها و سعادتمندیهای موردریک با سرنوشتی نفرین شده همراه بود. موردریک علاوه بر صورت زیبایی که مانند هر انسان دیگری داشت، یک صورت ناهنجار نیز در پشت سر او رشد کرده بود که انسان را به وحشت میانداخت.
عجیب بودن این صورت نه از بابت زشت بودن آن بلکه از بابت این موضوع بود که بسیار به صورت یک دختر زیبا شبیه بود. علیرغم زیبا بودن این صورت عجیب، هیچ شکی وجود نداشت که این صورت هوشی سرشار، اما شیطانی در خود داشت. ادوارد موردریک همواره تحت تاثیر افکار شیطانی صورت دوم خود قرار میگرفت و همواره تا پاسی از نیمه شب با نجواهای خود که انگار از جهنم میآمدند این مرد نگون بخت را بیدار نگه میداشت.
این صورت توانایی خوردن، نوشیدن یا حرف زدن نداشت، اما هنگامی که موردریک ناراحت بود او به صورت نجوا قهقهه سر میداد و زمانی که موردریک خوشحال بود او خرناس میکشید. موردریک بارها از پزشکان خواست که این صورت او را بردارند، اما هیچ پزشکی دست به صورت دوم او نزد تا این که این نجیب زاده جوان در نهایت دیوانه شده و در سن ۲۳ سالگی به زندگی خود پایان داد و قبل از مرگ در یادداشتی درخواست کرد که صورت شیطانی اش بعد از مرگ نابود شود “مبادا که نجواهای شیطانی اش را در قبرم نیز ادامه دهد”. این داستان خوفناک خیلی زود همه جا پیچیده و نویسندگان بسیاری از آن برای نوشتن داستانهای خود الهام گرفتند.
این داستان چنان فراگیر شده و مورد پذیرش عموم مردم قرار گرفت که در دایره المعارف پزشکی عصر خود نیز وارد شد و یک بار دیگر در سالهای اخیر به لطف سریال «داستان وحشت آمریکایی» (American Horror Story) بازگشت.
در این سریال البته موردریک به جای خودکشی دست به قتل دیگران میزند. چند روز پس از پخش این داستان، تصویری از باقیمانده صورتهای موردریک در فضای مجازی دست به دست شد هر چند بسیاری این تصویر را غیرواقعی و ساختگی میدانستند. باید گفت که حتی باورنکردنیترین داستانها نیز دستکم ذرهای واقعیت در خود دارند.
یک مشکل پزشکی با عنوان «craniofacial duplication» که در نتیجه تکثیر غیرطبیعی یک پروتئین به وجود میآید وجود دارد که بسیار نادر و معمولاً مرگبار است هر چند در سالهای اخیر کودکانی نیز بوده اند که علیرغم ابتلا به این مشکل برای مدت کوتاهی زنده مانده اند.
لالی سینگ در سال ۲۰۰۸ با این شرایط به دنیا آمد و برخلاف مورد موردریک که بسیاری او را نفرین شده میدانستند، مردم روستای محل تولد لالی سینگ او را تجلی انسانی خدای هندوی «دورگا» میدانستند که معمولاً با شکلی دارای چندین دست و پا به تصویر کشیده میشد. بعد از مرگ لالی سینگ در همان ماههای ابتدایی، مردم روستا به یاد او معبدی در محل زندگی اش ساختند.