به گزارش فاواپرس، در آخرین روز ماه نوامبر، شرکت فیسبوک اعلام کرد که در معاملهای که بیش از یک میلیارد دلار برای آن تمام شده، یک شرکت مرتبط با راهاندازی نرمافزار خدمات مشتریان را خریداری کرده که بیشتر مردم تابهحال اسمی از آن نشنیدهاند. اگرچه این سومین خرید بزرگ در تاریخ فیسبوک محسوب میشد و با هزینهای که در سال ۲۰۱۲ بابت خرید اینستاگرام پرداخت کرده بود، چندان تفاوتی نداشت، اما این معامله توجه زیادی را به خود جلب نکرد. در واشنگتن که نهادهای نظارتی شدیداً در حال پیگیری پروندههای ضدانحصاری علیه فیسبوک هستند و سیاستمداران تقریباً هر حرکت این شرکت را محکوم میکنند، خرید شرکت کاستومر سروصدای زیادی به پا نکرد.
اما اگر اهمیت این معامله تاکنون برایتان مشخص نشده، بهزودی خواهید فهمید. به دست آوردن شرکت کاستومر آخرین قمار گرانقیمت فیسبوک بعد از خرید ۱۹ میلیارد دلاری واتساپ در سال ۲۰۱۴ است. اوایل سال ۲۰۲۰، فیسبوک در «جیو پلتفرم» سرمایهگذاری کرد؛ جیو پلتفرم، غول اینترنتی هند است که واتساپ قصد دارد با آن در تجارت مشارکت کند. اگرچه سرمایهگذاری ۵.۷ میلیارد دلاری فیسبوک به تصاحب مالکیت جیو پلتفرم منجر نشد، اما دومین معامله مالی فیسبوک در طول تاریخ این شرکت بهشمار میآید. در مجموع، این اقدامات به سرمایهگذاری ۲۶ میلیارد دلاری در این پیامرسان منتهی شده است.
فیسبوک بهدلیل گستره تأثیرگذاری در سیاست ایالات متحده و نقش چشمگیر آن در اقتصاد، زیر ذرهبین قرار گرفته است. در ۹ دسامبر، مقامات ایالتی و فدرال بهدلیل نقض گسترده قانون ضدانحصار از فیسبوک شکایت کردند و گفتند این شرکت برای خنثیکردن تهدیدات رقابتی، شرکتهای کوچکتر را خریداری میکند و آنها بهدنبال ابطال برخی از این خریدها بودند.
یکی از این معاملات، خرید واتساپ توسط فیسبوک بود؛ بزرگترین سرویس پیامرسان جهان با بیش از دو میلیارد کاربر ماهانه. اگرچه این برنامه اکنون درآمد نسبتاً اندکی کسب میکند (فیسبوک پیامرسانی خصوصی را پایه و اساس تجارت بزرگ بعدی خود میداند)، اما این امر به یکی از بزرگترین چالشهای این شرکت بدل شده؛ البته اگر نظارت سفتوسخت بر قانون ضدانحصار مسائل را پیچیدهتر نکند.
واتساپ در بازار خانگی فیسبوک خیلی بزرگ نیست، اما تقریباً در همه جای دنیا، بهویژه در هند، جایی که میگوید ماهانه بیش از ۴۰۰ میلیون کاربر اختصاصی دارد، بسیار بزرگ است. مارک زاکربرگ، مدیرعامل فیسبوک، متوجه این قابلیت شد که میتوان با جذب خردهفروشان به فروش کالاها و خدمات خود در واتساپ، یا استفاده از این برنامه برای مدیریت مسائل مربوط به خدمات مشتریان (که در غیر این صورت به ایمیل یا تماس تلفنی نیاز پیدا میکنند)، پایگاه کاربران را به مرکز سود بدل کرد.
واتساپ برای فیسبوک، شرکتی که ۹۹ درصد از درآمد خود را از طریق تبلیغات به دست میآورد، فرصتی برای ایجاد تنوع در تجارت و محافظت در برابر فرسایش بهدلیل اشتیاق شدید به برنامههای اصلی آن یعنی شبکههای اجتماعی، فراهم میکند. در نهایت، فیسبوک معتقد است که این میتواند کل فرایند مبادله بین یک برند و مشتری خود را مدیریت کند، یعنی فرایندی که از یک تبلیغ در فیسبوک یا اینستاگرام آغاز میشود و به تعامل یا فروش محصول در واتساپ یا مسنجر منجر میشود. «مت ایدما»، مدیر عملیاتی واتساپ اظهار داشت: «اینستاگرام و فیسبوک ویترین فروشگاه هستند و واتساپ نقش صندوق پول را بازی میکند.»
فیسبوک برنامه واتساپ را در سال ۲۰۱۴ به قیمت ۱۹ میلیارد دلار خریداری کرد
در اوایل سال ۲۰۱۹، زاکربرگ یادداشتی ۳۲۰۰ کلمهای نوشت و در آن راهبردی را برای اینکه دیگر محصولات فیسبوک هرچه بیشتر شبیه واتساپ شوند، بیان کرد. زاکربرگ نوشت: «معتقدم آینده ارتباطات بهطور فزایندهای به خدمات رمزنگاریشده خصوصی تغییر خواهد کرد. این آینده است و امیدوارم بتوانیم به آن کمک کنیم.»
این دو شرکت از ابتدا یک زوج عجیبوغریب بودند. «بریان اکتون» و «یان کوم»، بنیانگذاران واتساپ، این شرکت را در سال ۲۰۰۹ بهعنوان جایگزینی رایگان برای پیامهای متنی اساماس راهاندازی کردند. کوم که قبل از حضور در دانشگاه ایالتی سنخوزه در اوکراین تحت کنترل اتحاد جماهیر شوروی بزرگ شده بود، به نگرانی در مورد حفظ حریم خصوصی کاملاً حساس بود.
او یک بار در مورد کودکی خود گفت: «دیوارها گوش داشتند.» تا زمانی که فیسبوک اقدام به خرید واتساپ کرد، این شرکت در حال کار روی رمزگذاری سراسری بود؛ در این سیستم، تنها افراد دو طرف ارتباط، قادر به خواندن پیامها هستند. در این شیوه ارتباطی، شنود کلیدهایی که برای رمزگذاری مکالمه استفاده میشود، برای هیچ فردی از جمله ارائهدهندگان خدمات اینترنتی و خدمات مخابراتی امکانپذیر نخواهد بود. بنابراین حتی با حکم قاضی هم خواندن پیامهای کاربران غیرممکن میشد.
شعار واتساپ قبل از اینکه به تملک فیسبوک دربیاید، این بود: «بدون تبلیغات! بدون بازی! بدون حقه!» اما فیسبوک یک امپراتوری تبلیغاتی بنیان نهاد که مبتنی بر ترغیب کاربران به تبلیغ هرچه بیشتر زندگی خودشان است. این شرکت نهتنها به پستها و مکالمات دسترسی داشت؛ بلکه برای تنظیم الگوریتمها و تعیین چیزهایی که مردم باید ببینند و همچنین برای اینکه تبلیغدهندگان بتوانند پیامهای خود را متوجه مخاطبان خاص کنند، به دادهها متکی بود؛ این مدل کسبوکاریای بود که در مرکز جنجالهای سیاسی پیرامون فیسبوک قرار داشت.
کوم در مورد قابل اعتماد بودن واتساپ وسواس زیادی داشت تا آنجا که بعدها در مصاحبهای اظهار داشت که او عمداً سعی کرده سرعت واتساپ را کاهش دهد تا از بروز چالشهای فنی جلوگیری کند. این روش دقیقاً برعکس رویکرد مورد علاقه رئیس جدید او بود که شعار غیررسمیاش در فیسبوک این بود: «سریع حرکت کن و موانع را از سر راه بردار.»
هنگامی که کوم این شرکت را به فیسبوک فروخت، واتساپ ۴۵۰ میلیون کاربر و فقط ۵۵ کارمند داشت. تنها منبع درآمد آن هزینه اشتراک سالانه یک دلاری بود. بهعنوان بخشی از معامله، کوم صاحب یک صندلی در هیاتمدیره فیسبوک، همچنین زاکربرگ متعهد شد که این شرکت میتواند بهطور مستقل و بدون تبلیغات به کار خود ادامه دهد.
زاکربرگ، دستکم در چند سال اول، به قول خود پایبند بود. چند سال پس از انجام این معامله، هنگامی که کارمندان واتساپ به پردیس اصلی فیسبوک نقل مکان کردند، توانستند میزهای بزرگتر خود را که نشاندهنده برخورداریشان از استقلال بیشتری بود، نگه دارند. فیسبوک حتی درهای بزرگتری برای سرویسهای بهداشتی بخش واتساپ نصب کرد که به آنها حریم خصوصی بیشتری میبخشد. این به نمادی از فرهنگهای متضاد تبدیل شد؛ برخی کارمندان فیسبوک به شوخی میگفتند که حتی سرویسهای بهداشتی واتساپ هم باید رمزگذاری سراسری شوند.
اما از اواسط سال ۲۰۱۶، زاکربرگ میخواست از این برنامه کسب درآمد کند. کوم و اکتون پیشنهاد کردند که برای ارسال پیام به مشتریان در این برنامه، هزینه کمی از کسبوکارها دریافت کنند، اما مدیران ارشد فیسبوک گفتند که این تجارت چندان قابل توجه نخواهد بود و به گفته افراد آشنا با این شرکت، واتساپ را به سمت فروش تبلیغات سوق دادند. فیسبوک همچنین به واتساپ دستور داد که شرایط ارائه خدمات خود را تغییر دهد تا فیسبوک بتواند از شماره تلفن افراد برای پیوند دادن حسابهایشان در این دو سرویس استفاده کند. هدف اعلامشده ارائه پیشنهادهای دوستانه بهتر به کاربران فیسبوک بود، اما این حرکت همچنین امکان استفاده از جزئیات فیسبوک اشخاص را برای نشاندادن تبلیغات هدفمند در واتساپ فراهم میکند.
کوم و اکتون به مقابله برخاستند. کارمندان سابق میگویند که وقتی زاکربرگ از این دو خواست قابلیت اسنپچت استوریز را به واتساپ نیز اضافه کنند، آنها این درخواست را بهانهای برای «تأخیر در کار روی ایدههای دیگر جهت درآمدزایی» کردند. اما دیری نگذشت که آنها استعفا دادند. اکتون که در سال ۲۰۱۷ واتساپ را ترک کرد، ۵۰ میلیون دلار برای کمک به راهاندازی بنیاد سیگنال سرمایهگذاری کرد. بنیاد سیگنال، یک سازمان غیرانتفاعی است که صاحب یک برنامه پیامرسان رمزگذاریشده پیشرفته است. او همچنین پیامی در توییتر خود منتشر کرد که رکوراست میتوان به احساسات واقعی او پی برد؛ اکتون نوشت: «زمان آن فرا رسیده است» و سپس هشتگ «#حذف_فیسبوک» را اضافه کرد.
طرفه آنکه دستآخر فیسبوک به طرحی شبیه کوم و اکتون رسید. در حال حاضر، واتساپ توسط «ویل کاتکارت»، مشاور ارشد زاکربرگ اداره میشود که میگوید تمرکز وی به جای تبلیغات بر تجارت و خدمات تجاری است. مسنجر، دیگر برنامه پیامرسان فیسبوک، از سال ۲۰۱۷ فروش تبلیغات را آغاز کرده، اما هرگز به یک تجارت بزرگ تبدیل نشده است.
فیسبوک گفته است که در نهایت ممکن است در واتساپ نیز تبلیغات بفروشد. اما تنها راه درآمدزایی واتساپ در حال حاضر، پرداخت هزینه از کسبوکارها برای ارسال پیام به مشتریان به جای ایمیل یا تماس تلفنی است. کاتکارت میگوید: «شما مجبوری انتخاب کنی، یه چیزی رو هم انتخاب کنی که حس میکنی کار میکنه و خب اونها در حال حاضر دارن تو این محصول [واتساپ] کار میکنن و به اون تکیه کردن.»
این به معنای در آغوش گرفتن کاربرانی مانند «مِهال کِجروال» دامدار هندی و یکی از کاربران مشتاق واتساپ است. شرکت «کِجروال» که «هپیمیلک» نام دارد و خارج از بنگلور مستقر است، از دستبندهای مچی هوشمند به سبک فیتبیت برای گاوها استفاده میکند تا همهچیز آنها (از تعداد قدمها تا زمان نشستنشان) را ردیابی کند.
کجروال برای اداره بهتر کسبوکار خود به نسخه تجاری واتساپ متکی است که هماکنون ماهانه ۵۰ میلیون کاربر از جمله فقط ۱۵ میلیون نفر در هند دارد. او حدس میزند که ۹۰ درصد از ارتباطات او با مشتریان در داخل این برنامه اتفاق میافتد. هپیمیلک از واتساپ برای ارسال اطلاعیههای تجاری، رسیدگی به مسائل مربوط به خدمات مشتریان و حتی تأیید مجوز محصولات تازه و ارگانیک خود استفاده میکند. کجروال میگوید: «میگویند برای زندهماندن به سه چیز نیاز دارید؛ غذا، سرپناه و لباس، اما در هند به چهار چیز نیاز دارید؛ غذا، سرپناه، لباس و واتساپ.»
فیسبوک، کسبوکار کجروال را مثالی برای این امر میداند که چگونه میتواند از طریق پیامرسانهای خصوصی درآمد کسب کند. فیسبوک حتی در وبلاگ کسبوکار خود هم از مثال هپیمیلک استفاده کرده است. این مدل بهویژه در بازارهایی مانند برزیل، هند و اندونزی (جایی که واتساپ هماکنون ابزار ارتباطی رایج بین اکثر مردم است و جایی که تبلیغات از سود کمتری نسبت به ایالات متحده یا اروپا برخوردار است)، از جذابیت برخوردار است.
واتساپ قصد دارد به شرکتها اجازه دهد که محصولاتشان را برای فروش فهرست کنند، از طریق پیامهای مستقیم سفارشها را جمعآوری کنند و در نهایت پرداخت آن سفارشها را بپذیرند. در نتیجه، ممکن است یک مشتری ابتدا شرکت هپیمیلک را از طریق تبلیغات در فیسبوک یا اینستاگرام پیدا کند و سپس در داخل واتساپ خرید کند؛ این یعنی فرصتی برای فیسبوک برای دوبرابر کردن درآمد خود.
در حال حاضر، کجروال از طریق گوگلپی یا پیتیام ـ یک شرکت محلی پرداخت ـ پرداختها را بهصورت آنلاین انجام میدهد. اما از این دو طریق، کاربران نیاز دارند که یک برنامه مجزا را دانلود کنند. او میگوید، انجام پرداختها از طریق واتساپ که اکثر مردم از آن استفاده میکنند، «مانع بزرگی را از سر راه برمیدارد».
مردم به جایی رسیدهاند که از طریق پیامرسانها بهصورت رودررو با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند
گردهمآوردن کسبوکارها و مصرفکنندگان در یک مکان واحد برای رسیدگی به تمام جنبههای یک معامله، شدیداً برای فیسبوک وسوسهبرانگیز است، هم بهعنوان یک درآمد جدید و هم بهعنوان راهی برای مرتبط نگهداشتن آنها. «مارک شوملیک»، تحلیلگر مؤسسه «استنفورد ـ برنشتاین» میگوید: «اگر من زاکربرگ باشم و هر شب موقع خواب چیزی باشد که نگذارد خوابم ببرد، آن چیز به نظرم این است که روزی مردم بیدار شوند و دیگر نخواهند از فیسبوک استفاده کنند.» او عنوان میکند که قابلیتهایی مانند خرید و خدمات مشتریان میتواند دلیلی قانعکننده برای باز کردن روزانه این برنامه باشد؛ «آنها مدتی است که دارند این کار را انجام میدهند…»
البته این بدان معنا نیست که این کار حتماً جواب خواهد داد. واتساپ به رفتار برخی کاربران تکیه کرده است؛ در حال حاضر، بیش از ۱۷۵ میلیون نفر هر روز یک پیام تجاری را در واتساپ ارسال میکنند که بیشتر آنها خارج از ایالات متحده هستند. اما این بدان معناست که اکثر دو میلیارد کاربر واتساپ هنوز این کار را انجام نمیدهند و فیسبوک شرط بسته که بسیاری از آنها در نهایت از برنامههای پیامرسان برای پرداخت استفاده میکنند.
بهعلاوه، این مسئله در بیشتر حوزههای قضایی به تأیید نظارتی نیاز دارد که کاری دشوار و پرچالش است. در اوایل سال جاری در برزیل (دومین بازار بزرگ واتساپ بعد از هند)، نهادهای نظارتی دستور دادند که سرویس جدید پرداخت این برنامه تنها یک هفته پس از نمایش اولیه آن غیرفعال شود و خواستار جلوگیری از پشتیبانی ویزا و مسترکارت شدند تا بررسی صحیح آن در زمینه مسائل امنیتی و اقدامات ضدرقابتی انجام شود. در هند، دو سال پس از شروع آزمایشی این قابلیت توسط واتساپ، این سرویس هنوز فقط برای گروه محدودی از کاربران قابل استفاده است.
با این حال، مدیران میگویند که نسبت به پیشرفت دلگرم هستند. برنامه ویچت چین که به کاربران امکان میدهد از بلیت هواپیما تا مواد غذایی را خریداری کنند، ثابت کرده که سرویسهای پیامرسان میتوانند با موفقیت به ویترین فروشگاههای دیجیتال بدل شوند. ویچت بر سرزمین اصلی چین تسلط دارد، اما در خارج از کشور با مشکل روبهرو شده و این امر فرصت مناسبی را برای واتساپ فراهم کرده است. زاکربرگ در ماه ژوئیه گفت که در حال حاضر به کشورهای دیگر فکر میکند: «شکی نیست که هند یک فرصت بزرگ است.» چه کسی میداند؟ این ایده حتی ممکن است روزی در ایالات متحده جا بیفتد.
کاتکارت علاقه دارد یک داستان خصوصی و کمی شرمآور را تعریف کند تا نشان دهد پیامرسانهای دیجیتال عمیقاً به زندگی مردم نفوذ کردهاند. پس از تولد دختر اولش، نائومی، کاتکارت متوجه شد که او و همسرش در مورد تلفظ نام فرزندشان که ماهها قبل در مورد آن توافق کرده بودند، اختلافنظر دارند. اما حتی حالا هم کاتکارت او را «نائومی» صدا میزند و همسرش «نیومی». او یادآوری میکند: «یک ماه طول کشید تا بفهمیم چطور مرتکب این اشتباه شدهایم. فهمیدیم همه مکالمات ما درباره اینکه او را چگونه صدا کنیم، تایپی بوده است.»
واتساپ تنها پیامرسان خصوصی فیسبوک نیست. بسیاری از کاربران اینستاگرام به قابلیت پیامرسانی مستقیم آن بسیار اعتماد دارند و مسنجر فیسبوک نیز ۱.۳ میلیارد کاربر دارد. فیسبوک، برخی ایدههای مشابه در مورد تجارت و خدمات مشتریان را در این برنامهها نیز آزمایش کرده است. سال گذشته، زاکربرگ اعلام کرد که قصد دارد قابلیتهای هر سه پیامرسان را در یک برنامه ادغام کند؛ یک چالش فنی عظیم که به کاربر یک برنامه امکان میدهد برای کاربران هر یک از برنامههای دیگر پیام ارسال کند. اگرچه فیسبوک در مورد دشواری، از دریچه تجربه کاربری بحث کرده است، اما اگر خدمات این شرکت بیش از حد به هم گره خورده باشد، تجزیه شرکت نیز ممکن است دشوارتر باشد.
زاکربرگ قصد دارد سطح رمزگذاری واتساپ را برای اینستاگرام و مسنجر نیز اجرا کند؛ بخشی از راهبرد او برای رفع نگرانیهای پیشین در مورد نقض حریم خصوصی در فیسبوک. تغییر از شبکههای اجتماعی به پیامرسانهای خصوصی، به فیسبوک این امکان را میدهد تا برخی از پردردسرترین مشکلات خود را با مسائل جدید جابهجا کند. اگر این شرکت سرانجام از هزینه خدمات مربوط به تجارت الکترونیکی درآمد قابل توجهی کسب کند، چندان به جمعآوری اطلاعات شخصی تکیه نخواهد کرد.
اگر کاربران از طریق کانالهای رمزگذاریشده ارتباط برقرار کنند، از فشارها بر فیسبوک برای اصلاح محتوای آن کاسته میشود، زیرا در صورت رمزگذاری، این شرکت دیگر نمیتواند بفهمد که مردم در مورد چه چیزی صحبت میکنند. اما پیامهای رمزگذاریشده با اختلافنظرات خاص خود همراه است؛ زیرا این امر باعث میشود که فعالیتهای پلیس در زمینه اقدامات جنایی و سایر جرائم سازمانیافته با اختلال مواجه شود.
واتساپ قبلاً جنبه تاریک این تجارت را تجربه کرده است. در هند و جاهای دیگر، شایعاتی که به دروغ جرائمی را به افراد نسبت میدهد یا تحریک به خشونت جمعی میکند، در گروههای خصوصی با صدها عضو، شیوع یافته است. در ماه می ۲۰۱۷، چهار نفر در شهر «جارکند» هندوستان، پس از آنکه هشدارهایی در مورد آدمربا بودن آنها در واتساپ منتشر شد، به قتل رسیدند. به گزارش تلویزیون NPR، در اواسط سال ۲۰۱۸ و ظرف تنها چند ماه، ۱۲ نفر بهدلیل شایعات مشابهی که در شبکههای اجتماعی پخش شده بود، به دار آویخته شدند. واتساپ از آن زمان، بهعنوان راهی برای جلوگیری از گسترش وحشت، دوباره برنامه خود را بازطراحی کرده تا ارسال پیام به سایر کاربران را دشوارتر کند.
زاکربرگ گفته است که میتوان اشکالات رمزگذاری را حل کرد، اما استقبال گاهوبیگاه او از پیامرسان خصوصی در فیسبوک بحثبرانگیز بوده است. «کریس کاکس»، مدیر ارشد محصولات این شرکت و بهترین دوست زاکربرگ، بعد از یک دهه، در سال ۲۰۱۹ از این شرکت جدا شد. یکی از افراد مرتبط با فیسبوک در آن زمان گفته بود که علت جدایی کاکس تا اندازهای به این دلیل بود که او در مورد تأثیرات منفی رمزگذاری نگران بوده است. کاکس از آن زمان مشغول ارائه مشاوره به گروههای سیاسی متمایل به چپ است.
کاتکارت میگوید که رمزگذاری برای موفقیت واتساپ حیاتی است. اگر سرویسهای پیامرسان به جایی تبدیل شود که کاربران هر کاری در آن انجام دهند (از بحث در مورد نام فرزندشان تا خرید شیر برای او) باید احساس امنیت کنند. کاتکارت میگوید: «مردم به نقطهای رسیدهاند که در پیامرسانها طوری با هم ارتباط برقرار میکنند که انگار همدیگر را چهرهبهچهره ملاقات کردهاند. بسیار بد خواهد بود اگر کسی راهی برای خواندن پیامهای سایر افراد پیدا کند؛ زیرا همه آدمها نسبت به چیزی که میگویند، حساس هستند.»