برخی از کارشناسان ازجمله بردلی تاسک، سرمایهگذار خطرپذیر شرکت تاسک، معتقدند که عرضه عمومی سهام کوین بیس میتواند بهخوبی به این سوال پاسخ دهد که آیا کریپتوها یک چیز واقعی هستند یا نه. به عقیده تاسک هر صنعتی که بتواند عرضه اولیه سهامی به این حد و اندازه داشته باشند، بدون شک یک چیز واقعی است و بازار بر واقعی بودن آن مهر تایید میگذارد.
ورود کوین بیس به بازار بورس برای سرمایهگذارانی که نسبت به خریدوفروش مستقیم ارزهای دیجیتال کمی محتاط و شاید نگران هستند، این امکان را به وجود آورده است تا بتوانند مالک سهام کسبوکاری باشند که کارش خریدوفروش همین ارزهای دیجیتال است و همچنین مورد تایید کمیسیون بورس و اوراق بهادار نیز است.
از طرف دیگر با ورود کوین بیس به بازار بورس، توجهات به این کسبوکار بیشتر از قبل جلب میشود و نسبت به آن کنجکاوتر میشوند. کوین بیس با دارا بودن ۱۷۰۰ کارمند و ۵۶ میلیون کاربر ثبتشده، سود خالص ۷۳۰ تا ۸۰۰ میلیون دلاری را در سهماهه اول سال ۲۰۲۱ تخمین زده است. همچنین درآمد شرکت در حال حاضر رقم ۱.۸ میلیارد دلاری را نشان میدهد که نسبت به سهماهه چهارم سال گذشته رشد ۹ برابری داشته است.
شیوه ورود کوین بیس به بورس
کوین بیس که بزرگترین اکسچنج کریپتوکارنسی در آمریکا به شمار میآید چهارشنبه هفته گذشته با اسم «کوین» عرضه اولیه سهامش را در بازار نزدک آغاز کرد. عرضه اولیه سهام (IPO) عبارتی است که وال استریت از آن برای توصیف آغاز فعالیت یک شرکت خصوصی در بازار سهام عمومی استفاده میکند. یک شرکت برای IPO، بانکهای سرمایهگذاری را استخدام میکند تا به آنها در فروش سهامشان کمک کنند. با اینکه کمک گرفتن از چنین بانکهایی، چندان کمک ارزان قیمتی نیست اما به شرکت خصوصی تازهوارد در دنیای بورس کمک میکند تا در جریان این فرایند بتواند قیمت مناسبی برای عرضه سهام تعیین کند.
اما در Direct listing، شرکتها مرحله کمک گرفتن از بانکها را بیخیال میشوند و صرفا سهامشان را در بازار بورس لیست میکنند. به عبارتی مالکان شرکت بخشی از مالکیت شرکت را به سهام تبدیل کرده و سرمایهگذاران میتوانند آن مالکیت را در بازار بورس خریداری کنند. در فرایند IPO، یک شرکت با صادر کردن سهام مالکیت و فروش عمومی آن، درپی افزایش سرمایه است. در فرایند direct listing، شرکت به دنبال افزایش سرمایه نیست و کارمندان و سرمایهگذاران آن شرکت صرفا سهام مالکیتشان را به مردم میفروشند.
ورود کوین بیس به بازار بورس چه پیامدی برای کریپتوکارنسیها دارد؟
با اینکه تعداد زیادی از ارزهای رمزنگاریشده وجود دارد اما بیتکوین توانسته بیشترین توجهات را به خود جلب کند. دلیلش هم ساده است؛ زیرا ارزش این رمزارز به طرز چشمگیری افزایش یافته است. در سال ۲۰۱۳ شعار وبسایت کوین بیس این بود: «به آینده پول خوشآمدید». در سال ۲۰۱۷ که قیمت بیتکوین به هزار دلار رسیده بود کوین بیس شعارش را به این عبارت تغییر داد: «خرید و فروش ارز دیجیتال». مسلما این تغییر شعار با هدفی فراتر از انجام یک بازاریابی ساده بوده است.
بیتکوین بهعنوان جایگزینی برای دلار آمریکا و ابزاری برای تبادل و پرداخت شناخته شده بود. حتی ایدههایی وجود دارد که در آینده افراد میتوانند حقوقشان را به بیتکوین دریافت و وامهایشان را نیز با بیتکوین پرداخت کنند. چنین اتفاقی میتواند با کمک فناوری بلاکچین رقم بخورد؛ فناوری که تمامی معاملات بیتکوینی و سایر رمرارزها روی آن انجام میشود و میتواند همه چیز را ایمن نگه دارد.
همانطور که میدانید ارزش بیتکوین توسط یک مقام مرکزی یا جایی مانند فدرال رزرو تعیین و مدیریت نمیشود. بیتکوین بهعنوان جایگزینی برای ارز دولتی، همان آیندهای است که کوین بیس در سال ۲۰۱۳ از آن صحبت میکرد. در سال ۲۰۱۷، به جای اینکه بیتکوین به ابزاری برای تبادل و پرداخت تبدیل شود، به عنوان یک دارایی سرمایهگذاری به آن نگاه میشد؛ درست مانند طلا.
بیتکوین هیچ ارزش ذاتی ندارد، اما بسیاری آن را به چشم طلای دیجیتال میبینند و همین موضوع در کنار علاقهای که بسیاری از سرمایهگذاران و شرکتها و افراد شناختهشده به بیتکوین دارند، باعث افزایش قیمت آن شده است. از نظر برخی، شرطبندی روی کوین بیس و خرید سهام آن در حال حاضر، به این معنا است که بیتکوین به جای جایگزینی برای دلار، همچنان به عنوان یک دارایی سودآور دیده میشود.