هوش مصنوعی عمومی (AGI) دیگر فقط یک ایده علمیتخیلی نیست؛ بلکه پدیدهای در حال ظهور است که میتواند زیربنای دگرگونیهای عمیق در پزشکی، آموزش، اقلیم و اقتصاد جهانی شود. اما در کنار فرصتهای بیسابقه، تهدیدهایی همچون حذف شغلها، نابرابری دیجیتال، و حتی خطرات غیرقابلکنترل نیز در کمیناند. این یادداشت تحلیلی، نگاهی چندبُعدی به آینده AGI دارد؛ از سیگنالهای ضعیف در شبکههای تحقیقاتی گرفته تا سه سناریوی محتمل برای آیندهی آن. نقطهی محوری این تحلیل، مسئولیتی است که امروز بر دوش سیاستگذاران، فناوران و شهروندان آگاه قرار دارد: چگونه اطمینان حاصل کنیم که هوش برتر آینده، در خدمت انسان باقی بماند؟
آرزو وصلهچی دانشآموخته دکتری آیندهپژوهی در یادداشتی در فاواپرس نوشت:
در جهان فناوری، موضوعی وجود دارد که توجه آیندهپژوهان، سیاستگذاران، و اندیشمندان را به شکلی بیسابقه به خود جلب کرده: هوش مصنوعی عمومی (AGI). برخلاف سیستمهای امروزی که برای انجام وظایف خاص طراحی شدهاند، AGI توانایی درک و حل طیف گستردهای از مسائل را مانند یک انسان دارد. همین ویژگی، آن را به یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال بحثبرانگیزترین پیشرفتهای قرن تبدیل کرده است.
تحلیل آیندهی این پدیده، نیازمند رویکردی چندبُعدی است؛ رویکردی که تنها به توانمندیهای فنی اکتفا نکند، بلکه پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی آن را نیز مورد توجه قرار دهد. روندهای تکنولوژیک نشان میدهند که AGI ممکن است زودتر از آنچه تصور میشود، وارد زندگی انسانها شود. افزایش توان پردازشی، جهشهای الگوریتمی، و رقابت میان کشورها از مهمترین محرکهای این شتاب هستند.
در همین حال، سیگنالهایی ضعیف اما قابلتوجه نیز از دل شبکههای پژوهشی، رسانهای و صنعتی به چشم میخورند؛ سیگنالهایی که از تردیدها، نگرانیها و مقاومتهایی حکایت میکنند که هنوز کاملاً بروز نیافتهاند، اما میتوانند آیندهی AGI را شکل دهند. آیندهپژوهی در این زمینه، بیش از هر چیز به شناسایی همین نقاط کور و عدم قطعیتها نیاز دارد.
فرصتهایی که AGI میتواند فراهم کند، بسیار گستردهاند. در پزشکی، قابلیت تحلیل همزمان حجم عظیمی از دادهها میتواند به درمانهای شخصیسازیشده منجر شود. در مقابله با تغییرات اقلیمی، قدرت مدلسازی و پیشبینی سیستمهای پیچیده نقش کلیدی خواهد داشت. همچنین، آموزش فراگیر و عادلانه میتواند از طریق سیستمهای هوشمند تحول یابد. اما همهی اینها، مشروط به آن است که انسانها همچنان در کنترل بمانند.
در نقطهی مقابل، تهدیدهایی وجود دارد که نمیتوان از آنها چشم پوشید. حذف میلیونها شغل در اثر خودکارسازی، گسترش نابرابری دیجیتال، و حتی خطرات امنیتی در سطح ملی و بینالمللی، تنها بخشی از این چالشها هستند. در بدترین حالت، ممکن است سیستمی توسعه یابد که دیگر نتوان آن را مهار کرد — سناریویی که برخی اندیشمندان آن را محتمل میدانند.
سه مسیر کلی برای آیندهی AGI ترسیم شده است: یک سناریوی خوشبینانه که در آن، توسعهی فناوری با نظارت و مسئولیت همراه است و مزایای آن در اختیار همگان قرار میگیرد؛ یک سناریوی محتاطانه که در آن فناوری مهار میشود، اما با هزینههای اجتماعی و اقتصادی بالا؛ و در نهایت، یک سناریوی بدبینانه که در آن، ناهماهنگی جهانی و رقابتهای قدرت، کنترل را از دست انسان خارج میکنند.
آنچه در این تحلیل برجسته است، تأکید بر نقش تصمیمگیریهای امروزی در ساختن آیندهی AGI است. انتخاب بین نوآوری کور و توسعهی اخلاقمدار، اکنون در دستان نهادهای سیاستگذار، دانشگاهها، شرکتهای فناور و حتی شهروندان آگاه قرار دارد.
این یادداشت، نه فقط درباره فناوری، بلکه درباره مسئولیت است. درباره اینکه اگر قرار است هوشی فراتر از ما شکل بگیرد، دستکم باید مطمئن شویم که ارزشهای انسانی، آزادی و عدالت، در ساختار آن نهادینه شدهاند.