به گزارش فاوا پرس، همشهری در هفتهای که به پایان رسید، گزارشی منتشر کرد از شبی که در پیج شمیران تهران یک جسم عجیب و نورنی دیده شد و ارتش دو جنگنده فانتوم اف ۴ را برای محافظت از مردم تهران به آسمان فرستاد. این بخشی از گزارش است که محمد کرباسی بر اساس مستندان آن پرونده نوشته است.
در این بخش از این نوشته میتوانید گفتههای مندرج در پرونده از شب ۲۸ شهریور ۱۳۵۵ را بخوانید که مهندس حسن پیروزی مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد مستند کرده است. در این گزارش میخوانیم: «یکی از مسائلی که مشاهده یوفو در ۴۳سال قبل را معتبر میکند افراد دخیل در ماجرا هستند. شاید افراد عادی در مشاهده اشیای پرنده اشتباه کنند، اما در این ماجرا اکثر افراد، کارشناسان زبده هوایی ایران بودهاند.»
حسین پیروزی که در شب ۲۸شهریور سال۱۳۵۵ مسئول برج مراقبت فرودگاه مهرآباد بود یکی از این افراد است. او سالها از استادان صنعت هوایی کشور بوده و سِمتهای مهم دیگری مانند مدیرکل فرودگاه امام خمینی (ره) و مدیرکل فرودگاههای استان هرمزگان را هم داشته است. این بخشهایی از روایت حسین پیروزی درباره آن شب است: «از فرودگاه مهرآباد که من نگاه میکردم تقریبا شمال شرق تهران بود، اما آنچنان نورش زیاد بود که تشخیص اندازه دقیق آن غیرممکن بود؛ مثل ماشینی که با نور بالا از روبهرو میآید و ابتدا نمیتوان اندازه آن را تشخیص داد.»
او ادامه میدهد: «خلبان جنگنده اول روی ۲موج UHF و VHF خود و روی فرکانس اضطراری، صدای بنگبنگ که ما به آن Emergency Squash میگوییم را دریافت میکرد که هیچوقت این امر برای ما ممکن نبوده. همان شب این مسئله توسط خلبانهای ۲هواپیمای مسافربری سوئیسایر و لوفتهانزا هم گزارش شده بود. فانتوم ما با آنکه سرعتی حدود سرعت صوت داشت، ولی نمیتوانست به این شیء نورانی برسد. با کمی نزدیکشدن فانتوم به این شیء، تمامی دستگاههای ناوبری و دفاعی آن از کار میافتاد و سیستم ارتباطی آن هم دچار اختلال میشد.»
او خاطرهای هم از کاپیتان جعفری خلبان فانتوم شب حادثه روایت میکند و میگوید: «خلبان جعفری بعد از مدتی برای ما تعریف کرد که وقتی از روی مهرآباد گذشته است شیء دوم بالای سرش بوده است. آنموقع جعفری سرعتش را کم میکند تا شیء نورانی جلویش بیفتد و آن را روی باغهای کرج با موشک بزند، اما بعد از برگشت، به ما گفت قبل از آنکه کاری کنم شیء نورانی خودش ۱۰۰متر جلوتر از هواپیما ایستاد. مثل اینکه من را تلهپاتی میکرد و فکر مرا میخواند. میخواستم شلیک کنم که دیدم دستگاهها عمل نمیکنند. حتی ارتباط رادیویی بین من و خلبان دیگر هم مختل شده بود.
با اشاره، به خلبان دوم فهماندم که Eject کنیم؛ یعنی از هواپیما بیرون بپریم؛ به خاطر اینکه قصد هدفقراردادنش را داشتیم و میترسیدیم به ما حمله کند. جالب آن است که دستگاه Eject هم که کاملا مکانیکی است و الکترونیکی نیست از کار افتاده بود. Eject یک سیستم کاملا مکانیکی در هواپیماست. ۶موشک زیر صندلی خلبان قرار دارند که در کمتر از ۸/۰ ثانیه خلبان را ۵۰متر به بیرون پرتاب میکنند.
تعجب خلبان از همین بود که این سیستم هم که هیچ ارتباط الکترونیکی با هواپیما ندارد از کار افتاده است. یادم میآید خلبان جعفری در جلسهای گفته بود در آن موقع که سیستم Eject هم عمل نکرد با خودم گفتم خدایا با این همه تکنولوژی که به ما دادی هیچ کاری نمیتوانیم در این وضعیت بکنیم!»
جز مردم عادی که با برج تماس میگرفتند تیم ۱۶نفره برج مراقبت که همگی دارای تحصیلات عالی هستند شاهد این ماجرا بودند. علاوه بر آنها مشاهدات ۴خلبان (۲خلبان در هر فانتوم) یکی از دلایل اعتبار این مشاهده است.