برای پرداختن به حوزه دانشبنیان صنعت بیمه و چالشهای آن بهتر است مروری بر مؤلفهها و معیارهای تولید و اقتصاد دانشبنیان داشته باشیم و از این زاویه به موضوع بنگریم. «نوآوری»، «مغزافزار یا همان سرمایه انسانی مولد و دارای دانش و خلاقیت» و «فناوری اطلاعات و ارتباطات» سه ضلع اصلی و مؤثر بر چرخه و اکوسیستم دانشبنیان هستند که بایستی بهصورت توأمان در کانون توجه قرار گیرند.
صنعت بیمه در ظاهر و در نگاه اول تمامی این ارکان را داراست و به نظر میرسد بایستی جزو پیشگامان حوزه دانشبنیان باشد، اما چرخهای اقتصاد دانشبنیان در صنعت بیمه بهسختی و لَختی حرکت میکند و بخش عمده پورتفوی صنعت بیمه مبتنی بر فروشهای سنتی است.
این چرخه یک مؤلفه پشتیبان مهم و تأثیرگذار دارد که نقطه عطف موفقیت آن به حساب میآید و این مؤلفه چیزی جز «باور به حمایت» نیست. باور و اعتقاد به حمایت از ارکان اقتصاد دانشبنیان باید در عمل و نه صرفاً در کلام در تمامی سطوح ارکان این اکوسیستم جاری و ساری باشد. این حمایت باید رویکرد ۳۶۰ درجه و جامع داشته باشد.
سادهسازی دستورالعملها و آییننامهها در سطح کلان، تسهیل فرایندهای اجرایی در سطح مؤسسات بیمه و نهادهای ناظر، سرمایهگذاری و حمایت مالی ریسکپذیر برای تقویت حوزه فناوری، حمایت اجرایی برای عملیاتیشدن طرحها و هدایت و توزیع ظرفیتهای موجود در حوزه فناوری بخشهایی از این حمایت جامع به شمار میآیند.
از سال گذشته اقداماتی از قبیل برگزاری رویدادهای فناورانه با همکاری بیمه مرکزی و صندوق نوآوری و شکوفایی شکل گرفته که گامی مؤثر محسوب میشود. اگرچه این فعالیتها پیش از این نیز بهصورت مقطعی مشهود بود، اما کمتر به خروجی اجرایی منجر شده است.
در حوزه ارزیابی و تأیید شرکتهای دانشبنیان نیز بررسیها عمدتاً از جنس سطح فناوری مورد استفاده و میزان پیچیدگی تکنولوژیک محصول است. درحالی که مطابق معیارهای ذکرشده در آییننامه ارزیابی شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، سامانههای متمرکز بیمهگری به دلیل تنوع و پیچیدگی کسبوکاری زیاد، همچنین وابستگی اجزا و وجود کارکردهای پیچیده و نیاز به خبرگی در تحلیل و طراحی ذاتاً حائز شرایط دانشبنیانی هستند. اما بعضاً به دلیل عدم تسلط عمیق کارگزاران ارزیاب به این حوزه، فرایند ارزیابی با چالشهایی مواجه میشود که در این زمینه نیز حضور کارشناسان خبره کسبوکار و مورد تأیید بیمه مرکزی به همراه تیم ارزیابی میتواند تسهیلگر فرآیند ارزیابی باشد.