به گزارش فاواپرس، شوخی پشت این نام این است که doge املای اشتباه واژه doggy است. شوخی بامزهتر این است که از این شوخی یک کریپتوکارنسی خلق شده است. اما میدانید بامزهترین شوخی چیست؟ اینکه قیمت دوجکوین از ابتدای سال ۲۰۲۱ تا زمان نگارش این مطلب بیش از ۱۰۵۰ درصد افزایش یافته است. البته تا زمانی که شما این مطلب را بخوانید، این درصد خیلی بیشتر (یا کمتر) خواهد شد، کریپتو خیلی نوسان دارد.
دوجکوین هرگز بدون افراد تأثیرگذار به اینجا نمیرسید. در عصر طلایی ایالات متحده، افراد تأثیرگذار با لقب نجیبزادههای دزد شناخته میشدند و اگر یکی از آنها مثل «اندرو کارنگی» یا «جیدی راکفلر» در کالایی سرمایهگذاری میکرد، در تابلوهای بورس قدیمی نمایش داده میشد. کار این نجیبزادههای دزد با سهم بسیار زیادشان از کل بازار، بیش از آنکه ساخت فولاد یا راهآهن باشد، ایجاد نوسان از طریق پمپاژ پول یا تخلیه سهام و بعد خریدوفروش در قیمتهای دلخواهشان بود. امروزه منشاء تأثیرگذاری، افرادی هستند که لزوماً سرمایهگذاری نمیکنند. بهعنوان مثال هیچکس دقیقاً نمیداند جک دورسی چه در سر دارد و بهدنبال چیست، اما از دوم فوریه ۲۰۲۰ که «#بیتکوین» را توییت کرد (و شکلک بیتکوین توییتر را عرضه کرد)، قیمت بیتکوین از کنترل خارج شد.
میخواهم همان کار را امتحان کنم. #بیتکوین. #بیتکوین. اتفاقی نیفتاد؟ کسی کاری نکرد؟
در هر صورت افراد تأثیرگذاری که بعد از کهنهشدن آن شوخی و راکد شدن معاملات دوجکوین، آن را دوباره مطرح کردند، گروهی شوخطبع و خوشدل در ردیت بودند که صندوقهای پوشش ریسکی را تحت فشار قرار دادند که در ماه ژانویه دست به فروش استقراضی سهام شرکت گیماستاپ زده بودند (در ماه ژانویه سرمایهگذاران خرد با هدایت همین کاربران ردیت قیمت سهام گیماستاپ را بهشدت افزایش دادند و زیان هنگفتی به صندوقهای پوشش ریسکی وارد آوردند که با انتظار کاهش قیمت این سهم اقدام به فروش استقراضی آن کرده بودند). این گروه ردیتی به همان دلیلی به دوج علاقهمند شده بودند که دیگران گیماستاپ را دوست داشتند؛ مقولهای فوقالعاده دوستداشتنی همراه با نوستالژی کودکانه بود که بدشانسی آورده بود. در این بین ظاهراً سیگنالدهنده و مجرم سابقهدار، «جان مکآفی» که پلیس کشور بلیز او را مظنون به مشارکت در قتل همسایهاش میداند، اقدام به پامپ و دامپ دوجکوین کرده و بر اساس اسناد دادگاه که در ماه مارس از محرمانگی خارج شد، بهآسانی دو میلیون دلار به دست آورده بود. سپس در سال ۲۰۱۹، اشتیاق به دوجکوین دوباره نزد کاربران ردیت برگشت؛ همان جایی که همیشه به آن تعلق داشت. اوایل همان سال قیمت دوجکوین از حدود یکسوم سنت به پنج سنت رسید و از آن زمان سودآور مانده است. انجمن r/dogecoin در ردیت واقعاً باعث میشود دوجکوین بسیار جذاب به نظر برسد. در بخش درباره این انجمن آمده است: «شگفتانگیزترین مکان ردیت! انجمنی برای اشتراکگذاری، بحث، احتکار و حیرتزده کردن درباره دوجکوین. شگفتانگیزترین کریپتوکارنسی».
تصمیم گرفتهام از نالیدن در مورد آن دسته از اطرافیانم که وسواسگونه به کریپتو علاقه دارند، دست بردارم؛ منظورم آنهایی است که مدام از «HODL» به معنی «نگهداری کریپتو تا آخر عمر» حرف میزنند و به نظر میرسد زندگیشان را با مقیاس ساتوشی اندازهگیری میکنند.
اما مُبَلِغ اصلی دوجکوین ردیت نیست، ایلان ماسک است. هرقدر هم که دوج سرگرمکننده باشد و در دنیای ملالآور، مملو از جذابیت باشد، اگر ایلان ماسک ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰ توییت نکرده بود که «یک کلام: دوج»، اکنون اصلاً درباره آن صحبت نمیکردیم. این توییت قیمت دوج را ۲۰ درصد افزایش داد و باعث شد برخی (شاید فقط من) به این فکر کنند که دوج فقط اشتباهی املایی از یک میم بامزه نیست؛ بلکه مانند خود ماسک حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
در واقع هرچند من بهشخصه کاری با کریپتو انجام نمیدهم، اما تمام سال را به سگها، دوج، میمهای تبدیلشده به ارز و این مسئله فکر کردهام که آیا میشود روی LOL قیمت گذاشت. در ماه مارس همینطور که به این مسائل فکر میکردم، به این نتیجه رسیدم که دوج شاهبیت خوبی برای یک شوخی است. این واژه را در ذهنم نگه داشتم تا فرصتی برای استفاده از آن دست داد و بعد به دوستی توییت زدم که خوشحال میشوم هزینه چیزی را با دوج به او پرداخت کنم.
آن توییت حتی بامزه هم نبود. فقط بهانهای برای نوشتن واژه «دوج» بود. اما ناگهان به اینفلوئنسری در زمینه دوجکوین تبدیل شدم!
وقتی مطلبی برایم ارسال شد که فهرستی از اینفلوئنسرهای دوج از جمله من را نشان میداد، متوجه این جایگاه جدید حیرتآورم در توییتر، ناکارآمدترین میز معاملات تاریخ جهان شدم. در حقیقت نام آن فهرست «فهرست درخشانترین ستارگان دوجکوین» بود و بد به حال کسی که چنین فهرستی را جدی بگیرد و بعد بفهمد سر کاری بوده است. مطابق انتظار در صدر این فهرست حساب ایلان ماسک با حدود ۵۰ میلیون دنبالکننده (بیشتر از جمعیت کشور اسپانیا) قرار داشت. بعد از او «مارک کیوبن» (حساب جدایی برای باشگاه دالاس ماوریکس متعلق به کیوبن و کوین جوناس) قرار داشت. در شرح حال حساب توییتر مارک کیوبن #دوجکوین یا #بیتکوین مشاهده نمیشود؛ بلکه کیوبن در آنجا از طرفدارانش میخواهد که توکنهای غیر قابل معاوضهاش (NFT) را مشاهده کنند و وبسایتی برای این کار معرفی میکند.
کیوبن احتمالاً از دوج عبور کرده و به توکنهای غیر قابل معاوضه روی آورده است؛ توکنهای غیر قابل معاوضهای که ورود پرسروصدایشان به بازار آزاد در سال گذشته نشاندهنده تلاشی در سطح اینترنت برای بازگرداندن اصالت، جایگاه هنر و «اثبات مالکیت» به اجزای ارزشمند اینترنت است.
اما من هنوز از دوج عبور نکردهام. در حقیقت تصمیم گرفتهام از نالیدن در مورد آن دسته از اطرافیانم که وسواسگونه به کریپتو علاقه دارند، دست بردارم؛ منظورم آنهایی است که مدام از «HODL» به معنی «نگهداری کریپتو تا آخر عمر» حرف میزنند و به نظر میرسد زندگیشان را با مقیاس ساتوشی اندازهگیری میکنند. از بهار امسال برخی جوانان طرفدار کریپتو، مالک ساعتهای بلاک (BlockClock) شدهاند؛ ساعتهایی که میتوان آنها را به نحوی سفارشیسازی کرد تا بهروزرسانیهای آنی را در مورد آمارهای گوناگون بیتکوین نشان دهند. وقتی در ماه مارس جک دورسی با استفاده از زوم نزد کنگره شهادت میداد، یک ساعت بلاک کوچک در قاب تصویرش بود. طراحی قدیمی این ساعتها عصر اتحاد جماهیر شوروی را به یاد میآورد و ارقام آن چنان پشت سر هم تغییر میکنند که احساس میکنید مشکلی دارد. کسی چه میداند شاید اصلاً چیز دیگری را اندازهگیری میکنند، ولی مانند روزهای اول ظهور اینترنت آنقدر مرموز، نمادین و عجیبوغریب هستند که طبیعی بود که یک ساعت بلاک کوچک پیشخرید کنم.
کاملاً به دوج وفادار ماندهام. وقتی طرفدارش شدم و آن را خریدم، هر دوج پنج سنت بود. حالا قیمت را ببینید؛ شرط میبندم در سودم و اگر توانسته باشم روی شما تأثیر بگذارم، احتمالاً شما هم هستید.