موتور جستجوی اپل؛ یک آرزوی قدیمی
زمانی که برای اولین بار ایده توسعه موتور جستجوی اپل مطرح شد حوالی سال ۲۰۱۵ بود. دلیلش هم این بود که باتهایی تحت عنوان «Applebot» مشغول کرال کردن و جمعآوری اطلاعات وب شده بودند و فعالیت آنها، باعث شد تا توسعه یک موتور جستجو، ایدهی چندان دور از ذهنی نباشد.
در آن زمان اپل رسماً گفت که فعالیت Applebot ها برای کرال کردن وب صرفا با هدف ایجاد تجربه بهتر در سرویسهایی مانند «سیری» و «Spotlight» (ابزار جستجوی آیفون و مک) است.
اما در ماههای اخیر یک بار دیگر ایدهی توسعهی یک موتور جستجو برای رقابت با گوگل داغ شده است؛ ایدهای که موتور پیشران آن چیزی نیست جز فعالیت مجدد سرچباتهای اپل و البته سایهی شکایت وزارت دادگستری از اپل به خاطر دریافت ۸ تا ۱۲ میلیارد دلار به شکل سالانه از گوگل و قرار دادنش به عنوان موتور جستجوی آیفون، محبوبترین موبایل جهان. همچنین در مهر سال ۹۹، وزارت دادگستری آمریکا پروندهای علیه گوگل تشکیل داد و به همکاری گوگل با اپل به عنوان یک مثال برجسته از تلاش این کمپانی برای بهکارگیری تاکتیکهای تجاری غیر قانونی، ایجاد انحصار و در نطفه خفه کردن رقابت اشاره کرد.
افزایش فعالیت سرچباتهای اپل در ماههای اخیر یک بار دیگر این ایده قدیمی را مطرح کرده که اپل میخواهد یک موتور جستجو را به کاربران عرضه کرده و مستقیما به رقابت با گوگل بپردازد. این دستکم فرضیهای است که این بار به شکلی جدیتر از همیشه مطرح شده چون کاری که سرچباتها به شکل معمول انجام میدهند رتبهبندی و فهرست کردن سایتها برای نمایش نتیجه جستجو است.
از سوی دیگر این این نکته نیز قابل اشاره است که تلاش به ظاهر جدی اپل برای ورود به حوزه جستجو یک دهه پس از تولد موتور جستجوی «مایکروسافت بینگ» آغاز شده است. بینگ که در سال ۲۰۰۹ کارش را آغاز کرد تنها رقیب واقعی گوگل است که البته به این موتور جستجو نزدیک هم نیست. با این حال به نظر میرسد که قمار اپل روی موتور جستجو کاملاً متفاوت از مایکروسافت است و احتمالاً میتواند نتایج درخشانتری هم به همراه داشته باشد.
جلوگیری از تکرار تجربه بینگ – چگونه؟
یکی از بزرگترین اشتباههای مایکروسافت در زمان عرضه موتور جستجوی بینگ، دنبال کردن همان مدل تجاری بر مبنای تبلیغات بود که گوگل از آن استفاده میکرد. در این مدل تجاری، کاربر آنچه دنبالش است را مینویسد و موتور جستجو هم بر مبنای آنچه کاربر جستجو کرده تبلیغاتی را به وی نمایش میدهد.
برای به سود رسیدن این مدل تجاری، نیاز به ایجاد یک چرخهی طلایی سه وجهی وجود دارد. ابتدا موتور جستجو باید حجم بسیار زیادی کاربر داشته باشد که مشغول جستجو باشند، دوم حجم بسیار بالایی تبلیغدهنده راضی شوند که تبلیغاتشان را به کاربران یک موتور جستجوی جدید نمایش دهند. در کنار این دو بحران نباید فراموش کرد که موتور جستجوی جدید نیاز دارد که با سرچباتهایش میلیونها وبسایت را بررسی و اسکن کند. تا زمانی که این سه بخش به درستی در کنار هم قرار نگیرند، نمیتوان انتظار داشت که اطلاعات دقیق و درست به کاربران نمایش داده شود و تبلیغدهندگان نیز به مشتریهای احتمالی متصل شوند.
در این میان، گوگل درآمد دارد تا تبلیغات درست را به کاربران درست نمایش دهد. هرچقدر بیشتر جستجو انجام شود نتایج دقیقتر و درستتر میشوند. هرچقدر نتایج دقیقتر باشند، هدفگیری تبلیغاتی درستتر انجام میشود.
مایکروسافت هیچوقت نتوانست با بینگ، این چرخهی طلایی را به درستی به دست بیاورد. از طرفی هیچوقت هم نتوانست در ابعاد و استانداردهای گوگل، یک موتور جستجو را در اختیار کاربران قرار دهد.
موتور جستجوی اپل اما قرار است از مدل تجاری متفاوتی استفاده کند؛ البته اگر شایعاتی که در ماههای اخیر منتشر شدهاند، درست باشند. فراموش نکنید که اپل در سالهای اخیر تمرکز ویژهای روی حریم خصوصی کاربرانش داشته است. حال این احتمال وجود دارد که اپل با تمرکز ویژه روی «تقدم حریم خصوصی»، تصمیم بگیرد که از تبلیغات درآمد کسب نکند و این مسیر را فراموش کند؛ چراکه درآمد از مسیر تبلیغات به معنای فروش داده کاربران به شخصسومهاست. در عوض، مدل تجاری اپل شاید فروش بیشتر سختافزارهای سودآورش باشد با مزیت حفظ حریم خصوصی، برای کاربران نه چندان کمی که به حریم خصوصی خود اهمیت میدهند. به کلامی ساده، موتور جستجوی اپل احتمالاً قرار است یک امتیاز دیگر برای آیفون باشد نه یک مسیر درآمدزایی مستقیم.
با دنبال نکردن رد پای گوگل، اپل نیازی ندارد تا با غول جستجوی اینترنتی در حوزهای که تخصصش را ندارد، درگیر شود.
واقعیت: اپل نیازی به بهتر بودن از گوگل ندارد
زمانی که مایکروسافت بینگ عرضه شد، قابلیتهایی داشت که هنوز در گوگل هم وجود نداشتند. برای مثال حالت «پیشنمایش شناور» (Hover Preview) به شما اجازه میداد بدون باز کردن لینک محتوای آن را ببینید. از سوی دیگر بینگ به شکل تخصصی به حوزههای مهمی مانند گردشگری، خرید، کسبوکارهای بومی و سلامت وارد شد. همه اینها در حالی بود که مایکروسافت ادعا میکرد بینگ میتواند نتایج مشابه یا حتی بهتر از گوگل را به کاربرانش نمایش دهد. با وجود قابلیتهایی که دستکم روی کاغذ بسیار بهتر از گوگل بودند، بینگ هیچوقت نتوانست در جنگ موتورهای جستجو برنده شود.
اما واقعیت این است که اپل اصلا نیازی ندارد موتور جستجویش را به قابلیتها یا نوآوریهایی مجهز کند که در گوگل وجود ندارند. به کلامی سادهتر، اپل در این زمینه اصلا نیازی ندارد تا خودش را از گوگل متمایز کند. در حقیقت، موتور جستجوی اپل حتی نیاز ندارد عالی باشد، بلکه صرفاً باید به اندازه کافی خوب کار کند تا به شکل بسیار گستردهای توسط کاربران مورد پذیرش قرار گیرد.
شاید این جملات به نظرتان به نفع اپل و کمی خوشبینانه باشند اما تجربههای قبلی همین حقیقت را نشان میدهد. کافیست به «اپل مپس» نگاه کنید که در سال ۲۰۱۲ عرضه شد: یک نقشه که در ابتدا با باگهای فراوان روبهرو بود و در ادامه حتی مناطق کمی را از نظر جغرافیایی پوشش میداد. اما کمتر از یک سال پس از عرضهاش، در انگلستان بیش از ۶۰ درصد کاربران آیفون از اپل مپس استفاده میکردند.
همین واقعیت برای اپل موزیک هم مطرح است؛ سرویسی که به سرعت تبدیل به دومین بازیگر حوزه استریم موسیقی شد. از طرفی فراموش نکنیم که اپل چگونه در یک دهه اخیر محصولات نرمافزاریاش را توسعه داده است. اپل با طیف گسترده محصولات سختافزاری جذابش، امروز بهتر و باتجربهی بیشتر از هر زمان دیگری در تاریخ خود میتواند سرویسهای نرمافزار محور را به کاربران ارائه دهد.
تحول همیشه با عوارض جانبی همراه است
در آخرین نسخه iOS، اپل جایگزینی نتایج جستجوی خودش را با نتایج گوگل آغاز کرده و این در حالیست که بسیاری از کاربران آیفون اصلا متوجه این موضوع نشدهاند. در واقع اگر اکنون از سیری سوالی بپرسید، نتایجی که میبینید معمولا از جستجوی اپل نمایش داده میشوند و البته این گزینه را دارید که نتایج گوگل را هم ببینید.
با این حال تغییرات خاموش بدون چالش هم نیستند. با قرار گرفتن به عنوان پیشفرض جستجو روی آیفون، اپل خود را در معرض انتقاد انحصارطلبی در برابر کمیسیونهای رقابت در بازارهای مختلفی قرار میدهد. از طرف دیگر تصور کنید که در آینده قرار نیست در سافاری تبلیغی نمایش داده شود. در این حالت تبلیغدهندگانی که کمکم دسترسی خود به کاربران آیفون را از دست میدهند هم چندان از این تغییرات خوشحال نخواهند بود، چراکه کاربر اپل همیشه برای تبلیغدهندگان به دلایل مختلف جذاب بوده و حالا با آیندهای که اپل برای عدم نمایش تبلیغ به بیش از ۱ میلیارد آیفون فعال انتخاب کرده، احتمالا تحولی بزرگ در صنعت تبلیغات ایجاد میکند.
با این همه، بدیهی است که گوگل تسلط خود بر جستجوی اینترنتی را با حضور اپل در این حوزه از دست نمیدهد، اما مشخصاً جایگاه گوگل با توجه به افزایش توجه کاربران به حریم خصوصی خود، تضعیف خواهد شد.
بد نیست به یاد داشته باشیم که در سال ۲۰۲۰، گوگل از مسیر تبلیغات که بخش قابل توجه آن نیز تبلیغات در جستجو بود، بیش از ۱۴۶ میلیارد دلار درآمد کسب کرد، اما باید به این نکته توجه کرد که اپل از این مسیر به دنبال درآمدزایی مستقیم نیست و مدل تجاری دو شرکت کاملاً از هم متفاوت است. در نتیجه احتمالاً گوگل کمکم باید یاد بگیرد که به جای تلاش برای رقابت مستقیم با موتور جستجوی اپل، در کنار آن یک زندگی مسالمتآمیز داشته باشد.