فاواپرس: کلیسای «تادئوس و بارتوقیموس مقدس» یکی از مکانهایی است که آرامش درون آن با ساکنان خاموش ابدیاش ردی از سالیان دراز گذشته دارد. مشهورترین مقبره این حیاط، متعلق به چارلز اسکات، پسر دوم سر والتر اسکات، نویسنده شهیر اسکاتلندی است. اینجا قدیمیترین کلیسای ارامنه اهالی پایتخت با بیش از دو دهه قدمت است.
اینجا بازار حضرتی است. بازار قدیمی و مشهور پایتخت که میان مردم به بازار سیداسماعیل یا بازار دوم شهرت یافته است. بخشی از نبض تجارت بازار تهران در همین راسته و کوچههای اطرافش میزند. در میان شلوغی این رفت و آمدهای روزانه، هستند مکانهایی که در آرامش به سر میبرند. عمارتهایی که درست وسط آن همه هیاهو با ساکنانشان آرام گرفتهاند.
کلیسای «تادئوس و بارتوقیموس مقدس» یکی از همین مکانهاست که آرامش درون آن با ساکنان خاموش ابدیاش ردی از سالیان دراز گذشته دارد. مشهورترین مقبره این حیاط، متعلق به چارلز اسکات، پسر دوم سر والتر اسکات، نویسنده شهیر اسکاتلندی است. اینجا قدیمیترین کلیسای ارامنه اهالی پایتخت با بیش از دو دهه قدمت است. عمارتی یک طبقه که اکنون هیچ چیز آن با شکل و شمایل تعریف شده یک کلیسا در ذهن ما همخوانی ندارد. چرا که تقریباً از همان ۲۰۰ سال گذشته دست نخورده باقی مانده است.
دیوارهایی به قدمت تاریخ
کلیسای تادئوس و بارتوقیموس مقدس با دیوارهای آجری خود، نشانی از یک مکان مذهبی ندارد. اگر کسی نداند، هرکز نخواهد فهمید که اینجا کلیسایی وجود دارد. بنایی آجری یک طبقه که برای ورود به حیاط اصلی آن باید از یک کوچه باریک بگذرید. در چوبی کلیسا هم از همان زمانهای قدیم باقی مانده و حسابی خاطرهساز است. نکته جالب درباره در کلیسا این است که دارای ۲ کلون متفاوت برای در زدن است. کلون سمت چپی که حالت قلبی دارد برای دق الباب خانمها و سمت راستی برای آقایان تا اینگونه واردشونده محرم و نامحرم بر میزبان مشخص شود. در ورودی کمی کوچک و کمارتفاع است و باعث میشود تا برای ورود به هشتی کمی سرتان را پایین بیاورید.
بزرگان علم، سیاست و فرهنگ
برای ورود به هشتی اصلی عمارت میبایست از ۵ پله آجری پایین بروید. دیوارهای این قسمت به دو بخش پایینی و بالایی تقسیم میشوند. کف محوطه حیاط از خشتهای قدیمی پوشیده شده است. در بخش پایینی سنگ قبر اشخاص مختلف دیده میشود و در بخش بالایی هم تمثالهای حضرت مریم (س) و حضرت عیسی مسیح (ع) نصب شده است. کمی جلوتر محلی برای روشن کردن شمع و نذر و نیاز وجود دارد که ارمنیها به آن «موماوار» میگویند. ۸ سنگ قبر در بخش ورودی نظرها را به سوی خود جلب میکند. سنگ قبرهایی که بر اثر گذشت زمان همگی رنگ و رو و نوشتههایشان را از دست دادهاند و به سختی خوانده میشوند.
سنگ قبرهای دیدنی
عمده سنگ قبرها با خط ارمنی و انگلیسی، نام و تاریخ درگذشتگان را یادآوری میکنند. جالبترین بنای این بخش از کلیسا، مقبرهای یک و نیم متری است از چارلز آلیسون، وزیر مختار انگلستان که در ۲۹آوریل ۱۸۲۹ میلادی در همین مکان مدفون شده است. کمی آن طرفتر سنگ قبر الکساندر گریبایدوف، سیاستمدار و نمایشنامهنویس روس دیده میشود، هر چند او نزد ما ایرانیها به این علت که یکی از پایهگذاران عهدنامه ترکمنچای بود چندان خوش نام نیست. البته مشهورترین مقبره این حیاط، متعلق به چارلز اسکات، پسر دوم سروالتر اسکات، نویسنده شهیر اسکاتلندی است. ظاهراً او در پی یک دعوت دیپلماتیک به تهران آمده و در ۲۸ اکتبر ۱۸۷۱ میلادی در این مکان به خاک سپرده شده است.
مقبره نخستین واردکننده سیگار
در بخش دیوار حیاط اصلی نامهای مشهور دیگری مانند گلن به چشم میخورد، او کشیشی بود که برای نخستین بار کتابهای مقدس عهد عتیق را به زبان فارسی و ارمنی ترجمه کرد. در بخش انتهایی حیاط کلیسا هم سنگ قبر ۱۰ چهره دیگر به چشم میخورد که سیاستمداران روس و انگلیس در دوران قاجار بودند. نخستین واردکننده سیگار هم که مسیحی بوده در این کلیسا مدفون شده است.
مقبره «داوید مگردیچیان داوینانس» معروف به داود خان طبیب نظام هم از دیگر ساکنان خاموش این مکان مذهبی است. او تلاش مجدانهای در راه مبارزه با طاعون مهلک تهران انجام داد و سرانجام خودش هم به علت همین بیماری از دنیا رفت. او از طبیبان ارامنه دربار بود و نقش مهمی در شکلگیری مدرسه پزشکی دارالفنون داشت.
نخستین کلیسای تهران
کلیسای تادئوس و بارتوقیموس مقدس نخستین کلیسایی است که در شهر تهران بنا شده است. صحن اصلی کلیسا به همراه آستان آن چیزی بیشتر از ۵۰مترمربع وسعت ندارد و همچنان به همان شکل اولیه باقی مانده. در و دیوار کلیسا با تابلوها و تمثالهایی از حضرت مریم (س) و حضرت عیسی مسیح (ع) خودنمایی میکند. روی دیوارهای صحن کلیسا هم سنگ قبرهایی دیده میشود که رویشان با خط ارمنی حکاکی شده است. از جمله مدفونین این بخش میتوان به شاهزاده گرجستان در ضلع غربی صحن و استاد خاجیک و استاد هارطون اشاره کرد. این دو به همراه ۱۰ خانواده ارمنی از منطقه جلفای اصفهان به تهران آورده شدند تا شیشهکاری و آینهکاری کاخ گلستان را به اتمام برسانند.
نقاشی روی دیوارها
بخشی از عمارت کلیسا در سال ۱۳۴۹ و ۱۳۵۲ توسط وزارت فرهنگ وقت تعمیر شد. در سال ۱۳۴۹ هنگامی که دیوار کلیسا را رنگ میکردند، بخشی از گچ دیوار فرو ریخت و نقاشیهای قدیمی نمایان شد. این نقاشیها با رنگ و عصاره طبیعی و گیاهی بر روی دیوار نقش بسته بودند و عمدتاً تصاویری از گلدانها، گلها و پرندگانی به شکل طوطی را نشان میدادند. به نظر میرسد در همان ابتدا تمام دیوارهای این کلیسا با هنر دست یک نقاش به نام هوناتان که در رشته نقاشی جزو سرآمدان نخجوان و ارمنستان بود تزیین شده که امروز چیز زیادی از آن باقی نمانده است. در داخل صحن اصلی نیمکتهای ساده چوبی برای نشستن مهمانها قرار داده شده است.
لوسترهای کوچک و بزرگ
در بخش روبهرویی محل نشستن مسیحیان شمایل حضرت مسیح (ع) قرار دارد. لوسترهای کوچک و بزرگ هم جزء تفکیکناپذیر همه کلیساهاست که در اینجا هم دیده میشود. فضای داخلی کلیسا آرامش و سکون خاصی دارد که به سادگی آراسته شده است. صحن اصلی کلیسا دارای پلان مستطیلی با سمت شرق به غرب است که در دو سوی محراب آنکه در سمت شرق کلیسا قرار دارد دو اتاقک مستطیلی شکل بنا شده است. سقف بنا که از خارج مسطح است از داخل توسط چهار قوس اصلی به دیوارهای محراب و دو ستون متکی است. در مرکز سقف و منتهی الیه قوسها گنبد بسیار کوچکی با چند نورگیر قرار دارد. این بنا دارای دو ورودی در کنار هم در سمت جنوبی کلیسا است.
سازندگان یک کلیسا
استاد خاجیک و استاد هارطون از بانیان اصلی ساخت کلیسا تادئوس مقدس بودند و تلاش کردند تا شکل و شمایل کلیسا را مطابق با معماری اصفهان پیش ببرند. پس از اتمام کار در سال ۱۸۰۸ میلادی، این کلیسا به نام دو تن از حواریون حضرت مسیح (ع) یعنی تادئوس و بارتوقیموس درآمد. بد نیست بدانید که از آن پس، اینجا بهعنوان نخستین مکان مذهبی اهالی ارامنه در پایتخت کشور شهرت یافت و محل راز و نیاز و دفن آنها شد. عمارت اصلی کلیسای تادئوس و بارتوقیموس از همان روز نخست تا به امروز تغییری نیافته است. ستونهای ساختمان اصلی همه چوبیاند و طی ۲۰۰ سال گذشته محکم سر جایشان باقی ماندهاند.
معماری کلیسای قدیمی
میتوان به خوبی رد و نشان معماری ایرانی، بهویژه معماری اصفهان باقی مانده از عصر صفوی را در بخشهای بالایی، دیوارها و سقف کلیسا مشاهده کرد. در مقابل درب ورودی حیاط، ناقوسی فلزی بسیار سنگین از یک تیرک چوبی آویخته شده که در مراسمهای مذهبی ارامنه به صدا درمیآید.
خشت و بنای این عمارت توسط دو استاد تزیین کار ارمنی که در آن زمان به حرفه «جامبران» یا همان آینهکاری معروف بودند گذاشته شد. کلیسای قدیمی شهر ما که در دل منطقه قرار گرفته این روزها چندان فعال نیست. حالا تنها صبح نخستین یکشنبههای هر ماه در اینجا به روی همشهریهای ارامنه باز میشود تا یادی از بزرگان دینشان کنند و در پیشگاه پروردگار دعا بخوانند.