فاواپرس: عکسی در فضای مجازی از معروفترین بازیگر زن قبل از انقلاب منتشر شده که تاکنون دیده نشده است. این عکس از از زنده یاد فروزان بازیگر سینمای ایران است.
این عکس ،یک هفته قبل از فوت این خانم بازیگر توسط صمیمی ترین دوست شان خانم مهری تقوی گرفته شده است.
اگر از پروین خیربخش با نام هنری فروزان به عنوان معروفترین ستاره زن سینمای قبل از انقلاب یاد کنیم پر بیراه نگفتهایم.
بیوگرافی فروزان
پروین خیربخش با نام هنری فروزان در ۴ شهریور ۱۳۱۶ در بندر انزلی متولد شد. از سال ۱۳۴۱ با دوبله و گویندگی در نقشهای دوم و سوم فعالیت خود را آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۴ ادامه داد. از سال ۱۳۴۲ با بازی در فیلم ساحل انتظار به کارگردانی سیامک یاسمی به عنوان بازیگر شروع به کار کرد و تا سال ۱۳۵۶ در سینما فعال بود.
او نزدیک به ۱۵ سال در سینمای حرفهای فعالیت کرد که عمدتاً به نقشآفرینی در سینمای تجاری محدود بود. وی همراه با محمدعلی فردین، از ستارگان آثار موسوم به «فیلم فارسی» بود. حضور فروزان در اینگونه فیلمها تضمینی برای موفقیت مالی فیلم ارزیابی میشد. با این حال، در کارنامه فروزان چند فیلم متفاوت از بقیه نیز به چشم میخورد که حاصل همکاری او با کارگردانانی چون داریوش مهرجویی و علی حاتمی است.
در سال ۱۳۴۸ در نخستین جشنواره سپاس برنده جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن برای فیلم تنگه اژدها ساخته سیامک یاسمی شد.
او در دهه ۵۰ مسیر متفاوتی را در انتخابهایش پیش گرفت و گزیده کارتر از دهه ۴۰ به فعالیت پرداخت اما در مجموع در بیش از ۵۵ فیلم نقش آفرینی کرد. فروزان در سال ۱۳۵۰ در فیلم باباشمل ساخته علی حاتمی حضور یافت که حاصل این همکاری، دریافت جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره سپاس بود.
فیلم دایره مینا به کارگردانی داریوش مهرجویی تنها فیلم فروزان در سینمای موسوم به موج نو است اما او در فیلمهای کارگردانان صاحبنامی مانند علی حاتمی، فریدون گله و شاپور قریب نیز حضور داشت. فیلمهای ساحل انتظار، انسانها، گنج قارون، خاطرخواه، باباشمل، ایوب و دالاهو از فیلمهای مشهور و پرفروش او بودند.
او در طول فعالیت هنری خود با بازیگران نامدار و مطرحی چون محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، رضا بیک ایمانوردی و بهروز وثوقی همبازی بودهاست.
فروزان پس از انقلاب
فروزان برخلاف بسیاری از بازیگران و خوانندگان ایرانی پیش از انقلاب که مهاجرت کردند، در ایران ماند و پس از انقلاب ایران از کار هنری منع، و دیگر بر پرده سینما دیده نشد، وی به خواست خودش هیچ گاه در جمع هنرمندان و دوستدارانش ظاهر نشد و حاضر به انجام مصاحبه با هیچیک از کانالهای تلویزیونی و انتشار تصویری جدید از خودش نشد.
جایی در میانهی خاطراتش، از روزهای سختی میگوید که در دهه شصت در ایران داشته و به قول خودش تحمل کرده، روزهایی که دیگر برایش هورا نمیکشیدند و در میوه فروشی محل به صورتش آب دهان میانداختند، فاصلهی آن هورا و این آب دهان فقط یک چند ماه بود.
درگذشت فروزان
در سالهای آخر زندگی کمتر خبری از او در رسانهها منتشر شد. فروزان پس از ۳۷ سال انزوا فوت کرد. وی چهار روز قبل از مرگش به دلیل کمر درد شدید به بیمارستان پارس تهران مراجعه کرد و سپس به منزل منتقل شد و سرانجام یکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ در سن ۷۸ سالگی در منزلش در تهران درگذشت و روز ۵ بهمن، در قطعه ۷۳، ردیف ۱۶۶ و شماره ۴۱ بهشت زهرای تهران، به خاک سپرده شد.
امیر امینی، روزنامهنگار، خاطرهای را از دوران زندگی فروزان منتشر کردهاست که در زیر میخوانید:
خبر فوت خانم فروزان مرا به یاد خاطرهای از ایشان انداخت. شاید باخبر باشید که اموال فروزان، مانند بسیاری از هنرپیشگان در اوایل انقلاب مصادره شد؛ از جمله خانه او در خیابان ایتالیا که ویلایی بسیار بزرگ و شیک بود و بنیاد مستضعفان آنجا را گرفت؛ درآن ساختمان همه امور بنیاد انجام میشد؛ از جمله مجله (جانباز) ارگان بنیاد هم از همین خانه منتشر میشد.
در سال ۱۳۶۶ که من معاون سردبیر مجله بنیاد بودم، نگهبانهای خانه میگفتند که هرشب یه خانومی ناشناس میاد اینجا و با غرور تمام و بدون اجازه ما وارد خانه میشه، باغچه ها رو آب میده و میره!
یکشب دو نفر از مدیران تصمیم گرفتند شب در دفتر مجله (ساختمان خانه فروزان) بمانند واز کار این بانوی اسرارآمیز، سردربیاورند. من هم آن شب با دوستان روزنامهنگار ماندم و در کمال حیرت دیدم زنی که آخر شبها به خانه سر میزنه فروزان صاحب قبلی خانه است! او با همان زیبایی خاصش در سینما و با متانت وارد خانه شد و بدون اینکه حرفی بزند، یکراست رفت سراغ باغچه و مشغول آب دادن به گلها شد.
دوستان و همکارانی که مذهبی و محافظهکار بودند، از ترس بدنام شدن جرأت نکردند با فروزان همصحبت شوند؛ اما من که هرگز بلد نبودم و نیستم همرنگ جماعت شوم و اعتقادات خاص خودم را داشتم و دارم، جلو رفتم، سلام کردم و گفتم خانوم فروزان من روزها اینجا توی این خانه نماز میخوانم، شما به عنوان مالک اصلی این خانه راضی هستید یا نه؟ به نظرم هنوز دلتون با این خونه هست!
جوابی که فروزان آن شب کنار باغچهی خانه تصاحب شدهاش به من داد، تا ابد در دل و مغزم ماندگار شد! او در پاسخ به من تنها یک جمله گفت: آقاپسر ببین اگه قبل از انقلاب نمازخوان بودی من راضی ام، اما اگه بنا به مصلحت این دوره زمونه و برای منافع خودت یهو مؤمن شدی و مثل خیلیها نماز میخونی، بدون که من هرگز راضی نیستم!
من تا ابد یاد و کرامت فروزان را فراموش نخواهم کرد؛ روحش شاد…
فروزان به خواست خودش هیچگاه در جمع هنرمندان و دوستدارانش ظاهر نشد و حاضر به انجام مصاحبه با هیچیک از کانالهای تلویزیونی و انتشار تصویری جدید از خودش نشد.
تشییع جنازه فروزان
خبر درگذشت فروزان بنا بر وصیتی که داشت یک روز بعد از مرگش رسانهای شد و پیکر او در سکوت و بدون بدرقه مردمی تدفین شد.
نزدیکان خانوادگی پروین خیربخش صبح روز دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ بدون اعلام قبلی و بدون تشییع مردمی، پیکر خانم فروزان را در یکی قطعات قدیمی و عمومی بهشت زهرا دفن کردند.
ماجرای مرگ مشکوک تنها پسر فروزان
سه شنبه ۲۳ خردادماه سال جاری، مرگ مرموز مردی ۷۰ ساله به ماموران اطلاع داده شد؛ سیامک ساجدی، مردی ثروتمند و تنها فرزند پروین خیربخش معروف به «فروزان»، از بازیگران معروف سینما و تلویزیون قبل از انقلاب. روز گذشته در جریان جلسه بازپرسی، سه نفر که در جریان این پرونده دستگیر شدهاند خود را بیگناه معرفی کردند، اما به نظر میرسد همچنان ابعاد پنهانی پیرامون مرگ ناگهانی پسر فروزان وجود دارد.
سیامک ساجدی که از سالها پیش تنها زندگی میکرد، درخانه اش واقع در محله تجریش به دلیل نامعلومی به کام مرگ فرو رفته بود و یک مرد و دو زن که خود را از اقوام او معرفی کردند، این حادثه را به پلیس اطلاع داده بودند.
در شرایطی که ماموران در حال تحقیق در محل حادثه بودند، زنی میانسال وارد خانه شد. او با دیدن پلیس ادعا کرد از اقوام متوفی است و گاهی به خانه او سرمیزد و به او کمک میکرد. رفتار این زن اما شک برانگیز بود. به همین دلیل مأموران خودروی او را که در همان نزدیکی پارک شده بود بازرسی کردند.
داخل ماشین زن دیگری منتظر نشسته بود و مأموران در صندوق عقب خودرو چندین شیء عتیقه و باارزش و تعدادی اسناد و مدارک متعلق به متوفی کشف کردند. اقلام کشفشده نشان میداد که این دو زن بهاحتمال زیاد پیش از حضور مأموران وارد خانه متوفی شده و اموال باارزش را سرقت کردهاند. درنتیجه به دستور بازپرس جنایی، مرد میانسال و دو زن مرموز برای انجام تحقیقات بازداشت شدند.
صبح دیروز مرد میانسال و دو زن بازداشتشده برای تحقیق و کشف زوایای پنهان پرونده به دادسرای جنایی تهران منتقل شدند. این دو زن با یکدیگر نسبت فامیلی دارند و خاله و خواهرزاده هستند. خواهرزاده که به تازگی از آمریکا به ایران آمده، میگفت ماموریتش این بوده که وسایلی را از متوفی تحویل گرفته و با خود به آمریکا ببرد.
او گفت:
من و مادرم در آمریکا زندگی میکنیم و از سالها پیش با متوفی رفتوآمد خانوادگی داشتیم. او پسر یکی از بازیگران معروف پیش از انقلاب بود و چمدانی داشت که وسایل عتیقه مادرش داخل آن بود. او میخواست این وسایل را به مادر من هدیه بدهد و من برای بردن آنها به ایران آمدم. روز حادثه در خانه خالهام بودم که مردی به او زنگ زد و گفت حال متوفی خوب نیست.
ما هم به سرعت خودمان را به آنجا رساندیم اما وقتی رسیدیم او فوت شده بود. بعد خالهام چمدانی را که متوفی قبل از مرگش قول داده بود به مادرم هدیه میدهد برداشت و داخل ماشین گذاشت. اما لحظاتی بعد پلیس رسید و ما دستگیر شدیم.
پس از اظهارات دختر جوان، خالهاش نیز اظهارات او را تأیید کرد اما این دو متهم در پاسخ به سؤال بازپرس که چطور ممکن است مردی اسناد و مدارک، تلفنهای همراه، سکه، طلا و ۱۹ کارت بانکی و اسناد دیگرش را به کسی هدیه بدهد، سکوت کردند و حرفی نزدند.
در ادامه، دیگر مظنون پرونده که مردی سالخورده است نیز گفت:
پنج ماه است به خانه متوفی رفتوآمد دارم و خریدهای او را انجام میدادم. به همین دلیل کلید خانه او را داشتم اما وقتی رسیدم این مرد تنها جانی در بدن نداشت.
با دستور بازپرس جنایی جسد برای انجام معاینات و آزمایش های لازم به پزشکی قانونی منتقل شده است و این سه نفر همچنان در بازداشت به سر میبرند تا اسرار این حادثه رازگشایی شود.
یادش گرامی